نازنین مننازنین من، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

نازنین زهرا زیباترین گل هستی

دوستان سلام

سلام و صد سلام به همه ی دوستان خوب و مهربانم نمیدونید چقدر خوشحالم که بعد از حدود تقریبا 1 سال تونستم بیام و به وبلاگم سر بزنم نمیدونم چرا حسش نبود بیامو بنگارم تمام اتفاقات این یکسال رو و مدیونید که فکر کنید تنبلی می کردما نه فقط همون که گفتم حسش نبود نبودن حسم با تنبلی فرق می کند مگه نه فعلا هم اومدم که بگم خدا رو شکر زنده امو این پست هم صرفا برای اطلاع از زنده بودن اینجانب است و هیچ ارزش دیگری ندارد فعلا بای تا خدا بخواد بیامو از تمام روزهای گذشته بگویم البته اگر ذهن یاری کند ...
2 تير 1396

روزت مبارک نفسم

                                                                                                                                                                                      &...
15 مرداد 1395
2195 21 28 ادامه مطلب

نازنینم باز هم برایت می نگارم از تمام روزهای شیرینت

دلتنگی سهم ماست از خاطراتی که یک روز  خاطره  نبودند زندگی بودند !   سلام و صد سلام خدمت همه ی دوستان گل نی نی وبلاگی  قبول باشه طاعات و عبادتتون سلام خدمت شما دوستانی که روز به روز کمتر از دیروز به سراغ کلبه ی خاطره انگیز مجازیتان می آیید و حضورتان کم رنگ و کم رنگ تر شده یادش به خیر اون روزا که ذوق داشتیم هر روز از خاطرات کوچولوهامون بگیم و یا اگر فرصتی بود این خاطرات را ساعت به ساعت می نگاشتیم و دلخوشیمان این بود که دوستان تمام خاطراتمونو می خونند و از حال و روزمان با خبرند و شریکن در غم و شادیمان ولی حالا چی    کجا رفتند آن دوستان یادش به خیر آن روزها  ...
27 خرداد 1395
1130 20 26 ادامه مطلب

دوستان بار دیگر سلام

سلام و صد سلام خدمت همه ی دوستای عزیزم  با یه عالمه تاخیر سال نو همتون مباااااااااااااااااااارک  باور کنید به یاد همه بودم و با به روز شدنتون همه ی پستها رو می خوندم ولی اصلا فرصت کامنت گذاشتن نداشتم و باید تشکر ویژه کنم از دوستانی که نگرانم بودن و جویای حالم شده بودن که باید بگم دوستون دارم خیلی زیاد و به خود می بالم  از اینهمه مهر و محبتتان  فرخنده ی عزیزم- فروغ مهربونم - مونای دوست داشتنیم - مهری گلم - ندای عزیزم - زری مهربونم - الهام عزیزم - مریم مهربانم -مامان عطرین عزیزم - مامان یسنای گل - راحله ی عزیزم - مامان کیان نازنین - هدیه جونم - مامان فاطمه ( باران ) عزیزم و خلاصه همه ی دوستانی که حال پدر را پرسید...
29 فروردين 1395
1140 22 23 ادامه مطلب

4 سال و نیمگیت مبارک عشق کوچولوی من

نازنیم  4 سال و نیمگیت مباااااااااااااااااااااااااااااارک  انگار همین دیروز بود که وقتی ازت می پرسیدم چند سالته می گفتی دو سال و بیم و من چقدر می خندیدم به کودکانه هایت  انگار همین دیروز بود که فقط و فقط جوجو صدایت می کردم فارغ از اینکه تو داری بزرگ میشی انگار همین دیروز بود که وقتی بهت می گفتم تو عشق منی با زبان کودکانه ات می گفتی تو هم عقش منی و من ذوق مرگ میشدم ولی دیروزها هنوز برای من تمام نشده چرا که هنوزم برایم همان جوجویی هستی که 4 سال و بیم از بهار  زیبای زندگیت گذشته به امید اینکه 400  بهار زیبای دیگر را ببینی عقش کوچولوی من 4 سال و بیمگیت مباااااااااااااااااااااااااااااااااااارک ه...
27 بهمن 1394
1073 29 29 ادامه مطلب

سپاس از همه ی شما عزیزان

سلام به همه ی دوستان عزیز و با محبتم  شما دوستانی که در این مدتی که با همه ی شما مهربانان آشنا شدم همچون دوستی حقیقی دل به دلم دادید و با شادیهایم شاد بودید و با ناراحتیم ناراحت تشکرمیکنم از همه ی شما که در این مدت جویای حال پدر بودید  در این یکی دو هفته تقریبا هر روز از حالشون با خبر بودم  اوایلی که از بیمارستان ترخیص شدن حال عمومی خوبی نداشتن و باز بعد 8 روز  که دکتر پدر رو ویزیت کرده بودن  تشخیص کم خونی داده بودن و یکسری داروی جدید تجویز شده بود که بنا به گفته ی خانواده بهتر شده بود ولی باز امروز شنیدم که همچنان سرگیجه داره که من پیشنهاد کردم  برای درمان به تهران بیاد  همچنان نیازمند...
15 بهمن 1394