از سری خاطرات مامان ریحانه و موتورسواری
نازنینم سلام یکبار دیگر آمده ام تا برایت بنگارم آنچه ازدل بر میاد سعی می کنم هر آنچه در اینجا برایت به یادگار می گذارم همه خوشی باشد و خنده دوست ندارم دنیای شیرینت به تلخی بگراید دوست دارم دنیا را با تمام حلاوتهایش برایت به تصویر بکشم هر چند که می دانم هیچ کس نیست که تازیانه ای از روزگار نخورده باشد ولی چه خوب که این تازیانه ها را به سخره بگیریم و فریاد بر آوریم که آهای دنیا درچه خیال خامی به سر می بری که ما قوی تر از آنیم که در زیر تازیانه های گه و بیگاهت کمر خم کنیم و به تو ببازیم نه ، ما می خندیم به تمام ناجوانمردانیهایت پس دنیا حالا که از اینهمه ناجوانمردی چیزی حاصلت نمیشود دل به دلم ده تا ...
نویسنده :
مامان ریحانه
9:30