نازنین مننازنین من، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

نازنین زهرا زیباترین گل هستی

دخترم تو هنوز هم کوچکی

1398/8/30 19:06
نویسنده : مامان ریحانه
1,161 بازدید
اشتراک گذاری

صدایت را میشنوم صدایت را تغیییر داده ای با دوستت بازی می کنی به قول دوستت خالک بازی در نظرم خنده دار میاد مگه ما مامان بازی نمی کردیم بازی ها هم نامهاشون عوض شدن اصلا صبر کن ببینم مگه تو هنوز هم کوچکی که داری خالک بازی می کنی پس چرا من فکر کردم بزرگ شدی چرا همچین اشتباهی را مرتکب شدم 

 همین چند دقیقه پیش بود  که بابا ازم پرسید از نی نی وبلاگ چه خبر بغض گلویم را فشرد گفتم دیگه قدیمی ها زیاد نمیان گفت چرا گفتم دیگه بچه هاشون بزرگ شدن دیگه از خاطراتشون نمی نویسن گفتم چه روزهای خوشی داشتیم با همدیگه و قدر ندانستیم😔

یهو یادم اومد با اینکه کلاس سوم هستی تازه برایت پلنگ صورتی خریدم تازه بابا برایت اسباب بازی خریده تمامشونو بیشتر شبها میاری و کنار خودت می خوابونی

پس تو هنوز کوچکی هنوز هم آرزوهایت بچگانه است  و دنیایت پر از لطف و صفای کودکیست 

دیشب  وقتی بچگیهایت برایم به اوج رسید که باز هم غلط غلوط حرف زدی باز هم ذوق کردم از زبان شیرینت مقصدمان فروشگاه رفاه بود ولی نه فروشگاهی که همیشه می رفتیم فروشگاهی در گوشه ی دیگری از شهر وقتی متوجه تغییر مسیر شدی گفتی نه من دوست ندارم این فروشگاه برم دوست دارم فروشگاهی برم که همیشه می رفتیم من به پنسلله اونجا عادت کردم به اون خانومه ای که رو  وسیله هامون نور میندازه عادت کردم لبخندی به پهنای لب زدم به بابا رو کردم و گفتم پنسلل و حال اینکه من از کی توقع دارم تو ریاضی کسر یاد بگیره 😂

این سالها پشت سر هم گذاشتن و من یادم رفت که تو هنوز کودکی و بیام از کودکانه هایت بنویسم اگر بگویم وقت نداشتم دروغ گفتم چرا که وقتم صرف تلگرام و غیره میشد و  هم اینکه دیگه از دوستان قدیمی خبری نشد تنها دو سه تا از دوستان فعال بودن ولی بقیه رفتن کاش گهگداری ی پست در حد یکی دو خط می گذاشتن تا از سلامتشون باخبر میشدیم هر چند اینجا دنیای مجازی بود ولی واقعا از دنیای واقعی شیرینتر بود دلم برای همتون تنگ شده دوستای قدیمی بیاید بار دیگه با هم باشیم بیاید از لابه لای حرفهای بچه هامون کودکی را جستجو کنیم و باز هم براشون به یادگاری ثبت کنیم منتظرتان هستم دوست قدیمیتان مامان ریحانه

کویر ابوزید آباد آبان 98

تولد 7 سالگی

پسندها (21)

نظرات (15)

عمه فروغعمه فروغ
30 آبان 98 20:15
سلام ریحانه جونم خوبی دوست گلم؟
دختر گلمون خوبه؟
چه کیفی کردم وقتی پست جدیدت رو دیدم😍
ای جانم چه خانمی شده نازنین طلا😘قربون پنسلل گفتنش😊خیلی ببوسش بجام😘😘❤❤
مامان ریحانه
پاسخ
سلام فروغ مهربونم مرسی عزیزم شما همیشه به ما لطف داری 
فدای محبتت دوست خوبم 
واقعا دلتنگ شدم دلتنگ روزهای دور نی وبلاگ چه دورهمی دوستانه ای داشتیم کجا رفتن دوستانمون 
ممنون خاله ی مهربون شما هم آرشیدا جونو ببوس😚😚
مامان صدرامامان صدرا
1 آذر 98 14:39
❤❤❤
مامان ریحانه
پاسخ
😍😍😍
مامان مهلامامان مهلا
2 آذر 98 0:00
سلام ریحانه جون
خوبی؟
چه خوب که پست گذاشتی...
و چه پست قشنگی هم گذاشتی !مثل همون قدیما 
واقعا همینطوره منم بعضی وقتا بین اینکه دخترم بزرگه یا کوچیک گیر میکنم!
مامان ریحانه
پاسخ
سلام مهلاجونم آره خیلی تنبل شده بودم تو پست گذاشتن به اندازه ی چند سال از نوشتن خاطرات نازنین عقبم 😔
واقعا منم همینطور فکر می کنم هر چند که هنوز خیلی کارهاش منو کلافه می کنه 😩
 
امیرمهدی و مامانامیرمهدی و مامان
2 آذر 98 23:18
🌷🌷🌷
مامان ریحانه
پاسخ
😍😍😍
مامان فاطیمامان فاطی
4 آذر 98 16:45
🦋❤🦋❤🦋
مامان ریحانه
پاسخ
😍😍😍
مامان هدیمامان هدی
26 آذر 98 20:37
سلام. چقدر قشنگ نوشته بودید. منم وبلاگ نویسی رو خیلی وقته دارم انجام میدم. خیلی ها دیگه نیستن. اما مهم برای من ثبت خاطرات برای دخترمه. خاطراتی که باهاشون زندگی می کنیم
مامان ریحانه
پاسخ
ممنونم دوست عزیز نظر لطفته 😍
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
11 دی 98 19:48
سلام عزیزم وب خوبی دارین خوشحال میشم به ما هم سر بزنید 
مامان ریحانه
پاسخ
ممنونم چشم حتما ❤️
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
22 فروردین 99 4:31
تولدت کلیییی مبارک خوشگل خانووووووم😘😘😘😘😘😘😘
مامان ریحانه
پاسخ
ممنون مهربونم 🥰🥰🥰

11 اردیبهشت 99 20:53
مامان ریحانه با افتخار  این دختر زیبا دنبال شد،خوشحال می شویم داستانهای جذاب دو قلو ها را دنبال کنید!
مامان ریحانه
پاسخ
مرسی عزیزم چشماتون زیبا میبینه 
چشم‌حتما 
کیان و نیکاکیان و نیکا
22 اردیبهشت 99 21:53
سلام نازنین جون ماشالله چه بزرگ شدی. بله درست حدس زدی مامانی برام یک نی نی آورد😘
مامان ریحانه
پاسخ
مرسی لطف داری آقا کیان شمام هزار ماشالله آقاتر و بزرگتر شدی 
دیدی چقدر حدسیاتم درسته بالاخره منو شما تو یه روز و یه ماه از سال به دنیا اومدیم هوشو ذکاوتمونم عین همه 😉🤭
فاطمهفاطمه
21 خرداد 99 12:19
یعنی ریحانه چه ذوقی کردم دیدم پستت... یعنی قشنگ اینجوری شدم🤩🤩🤩
مامان ریحانه
پاسخ
آره خودمم از دستش اینجوری میشم 😤😤
فاطمهفاطمه
21 خرداد 99 12:21
یاد قدیما افتادم ... بازم بیا ... حالمون خوب میکنی با نوشته هات😘😘
مامان ریحانه
پاسخ
سلام فاطمه جون نمیدونم من چرا نمی تونستم بیام وبلاگت وبلاگت برای من پشتیبانی نمیشد الان از طریق پیامی که دادی ردم رو لینک وارد وبلاگ شدم چقدر پست بوده و من نخوندم 😱
mahyamahya
30 خرداد 99 15:04
سلام من وبلاگتونو دنبال کردم ممنون میشم دنبالم کنید❤😜 در ضمن وبلاگتونم خیلی قشنگع😘😄                                        《Mahya art》
مامان مریممامان مریم
21 آذر 99 1:50
ریحانه جانم چقدر قشنگ نوشتی و چقدر دلم گرفت و دلم تنگ شد...راست میگی چه روزگار قشنگی داشتیم...نازنینم رو ببین چه خانومی شده...عزیز دلممممم....خیییلی ببوسش😘
کیان و نیکاکیان و نیکا
13 مهر 00 17:25
نازنین خانم کم پیدا شدی دیگه پست نمیزاری. اگه مامانی وقت نداره در عوض شما الان دیگه با سواد شدی خودتم میتونی پست بزاری. شاید کیان هم چند سال دیگه خوش پست بزاره. فعلا که بیشتر با بازیهای موبایل خودشو سر گرم میکنه یا تو اینستا میچرخه.🤭
مامان ریحانه
پاسخ
سلام دوست عزیز بله درست می فرمایید مامان نازنین خانم دیگه پست نمیزاره و تنبل شده و دلیل دیگه کمرنگ شدن خیلی از دوستان می باشد که انگیزه را برا نوشتن کم کرده 
ولی در مورد نازنین خانم هم اصلا تصور نکنید که خودش بنویسد این بشر  مشقاشو با هزار بدبختی بنویسه باید خدا رو شکر کنم دیگه وبلاگ نوشتن پیشکشش 😂